loading...
علوم زندگی
مهدی اصلانی بازدید : 1 جمعه 03 بهمن 1393 نظرات (0)

چین چشم‌انداز طبیعی متنوعی دارد، از استپ‌های جنگلی و بیابان‌هایی چون گبی و تکله‌مکان در ناحیهٔ خشک شمالی نزدیک به مغولستان وسیبری ِ روسیه گرفته تا جنگل‌های زیرگرمسیری در سرزمین‌های مرطوب جنوبی نزدیک به ویتنام، لائوس و برمه. مناطق غربی کشور ناهموار است و رشته‌کوه‌های هیمالیا و تیان شان مرز طبیعی آن را با هند و آسیای میانه ترسیم می‌کنند. در مقابل، نواحی شرقی این کشور کم‌ارتفاع است و با ساحلی به طول ۱۴٫۵۰۰ کیلومترمربع در جنوب شرقی با دریای جنوب چین و در شرق با دریای شرق چین همسایه‌است که در سوی دیگرشتایوان، کره و ژاپن قرار گرفته‌اند.

تمدن چین باستان یکی از کهن‌ترین تمدن‌های تاریخ است که در سواحل حاصل‌خیز رود زرد که در دشت شمال چین جاری‌ست شکوفا شد. نظام سیاسی چین بیش از ۶ هزار سال مبتنی بر سلطنت مطلقهٔ موروثی بود. نخستین دودمان پادشاهی این کشور دودمان شیا در حدود ۲ هزار سال پ. م بود. اما نخستین حکومتی که چین را متحد کرد دودمان چه‌این در ۲۲۱ پ. م بود. آخرین دودمان پادشاهی این کشور هم چینگ بود که در ۱۹۱۱ با تشکیل جمهوری چین به رهبری کومینتانگ حزب ملی چین، نابود شد. چین در نیمهٔ اول سدهٔ بیستم میلادی در دریایی از اختلافات و جنگ‌های داخلی غوطه‌ور بود که کشور را به دو اردوگاه سیاسی عمده تقسیم کرده بود؛ کومینتانگ و حزب کمونیست چین. مخاصمات اصلی در ۱۹۴۹ با پیروزی کمونیست‌ها در جنگ داخلی و تأسیس جمهوری خلق چین در سرزمین اصلی پایان یافت. جمهوری چین به رهبری کومین‌تانگ پایتخت خود را به تایپه در تایوان منتقل کرد و حکومت آن امروزه به تایوان، کینمن، ماتسو و چند جزیره دوردست دیگر محدود شده‌است. از آن هنگام جمهوری خلق چین و جمهوری چین درگیر اختلافات سیاسی شدیدی با یکدیگر در مورد حق حاکمیت و وضعیت سیاسی تایوان بوده‌اند.

از هنگام اجرای اصلاحات اقتصادی در چین برای پی‌ریزی یک اقتصاد مدرن، چین یکی از سریع‌ترین رشدهای اقتصادی دنیا را داشته‌است. این کشور هم‌اکنون بزرگترین صادرکننده و دومین واردکنندهٔ بزرگ کالا است و دومین اقتصاد بزرگ دنیا بر پایهٔ تولید ناخالص داخلی را در اختیار داردچین عضو دائم شورای امنیت سازمان ملل و سازمان‌های چندجانبه‌ای همچون سازمان تجارت جهانی، اپک، سازمان همکاری شانگهای و گروه ۲۰ است.چین به عنوان کشوری دارای سلاح هسته‌ای از بزرگترین ارتش دائمی دنیا و دومین بودجه دفاعی بزرگ دنیا برخوردار است. چین همچنین از سوی برخی از دانشگاهیان، تحلیل‌گران نظامی، اقتصادی و سیاسی یک ابرقدرت بالقوه لقب گرفته‌است.

یافته‌های باستان‌شناسی نشان می‌دهد که انسان‌ساهای نخستین از ۲٫۲۴ میلیون تا ۲۵۰ هزار سال پیش در چین سکونت داشتند. در غاری نزدیک پکن فسیل‌هایی از انسان‌ساها مربوط به ۶۸۰ تا ۷۸۰ هزار سال پیش کشف شده‌است. این فسیل‌ها متعلق به مرد پکنی هستند که از گونهٔ انسان راست‌قامت بوده و توانایی ساخت آتش را داشت. در همین غار بقایای انسان خردمند (گونهٔ ما) نیز کشف شده که قدمت آن به ۱۱ تا ۱۸ عزار سال پیش از میلاد می‌رسد. برخی از محققان معتقدند شکل اولیه‌ای از نوشتار از حدود ۳ هزار سال پیش از میلاد در چین وجود داشته‌است.

در روایت‌های سنتی چینی نخستین دودمان پادشاهی کشور سیا نام دارد که در حدود ۲۰۷۰ پیش از میلاد پایه‌گذاری شد. مورخان در گذشته این دودمان را افسانه‌ای می‌دانستند اما کشف آثاری از اوایل عصر مفرغ در هِنان موجب شد تردیدهایی در این مورد ایجاد شود. البته هنوز مشخص نیست که آیا این آثار به دودمان سیا مربوط است یا فرهنگ دیگری در همان دوران.

حکومت‌های پادشاهی[ویرایش]

 
یک نقاشی قرن نوزدهمی که شورش تایپینگ را نشان می‌دهد

دودمان شانگ نخستین دودمان پادشاهی چین است که وجود آن از نظر تاریخ امروزی ثابت شده‌است. شانگ بین قرن هفدهم تا یازدهم پیش از میلاد بر دشت‌های کنارهٔ رود زرد در شرق چین حکومت می‌کرد. متن‌های نوشته شده بر روی استخوان که مربوط به ۱۲۰۰ پیش از میلاد است قدیمیترین نمونه خط چینی را نشان می‌دهد که نیای مستقیم حروف چینی امروزی است. پس از شانگ دودمان جو به قدرت رسید که بین قرن یازدهم تا پنجم قبل از میلاد حکومت می‌کرد. در این دوران قدرت حکومت مرکزی رفته‌رفته توسط جنگ سالاران زمین‌دار کاهش یافت و با ضعف حکومت جو دوران جنگ‌های داخلی سیصد ساله فرارسید. بین قرن پنجم تا سوم پیش از میلاد حکومت‌های مستقل متعددی در نقاط مختلف چین سربرآورده و با یکدیگر وارد جنگ شدند. در این دوران هفت حکومت قدرتمند در نقاط مختلف چین وجود داشت که هر یک شاه، وزیران و ارتش خود را داشتند.

دوران جنگ داخلی در سال ۲۲۱ پیش از میلاد به پایان رسید. دودمان چین در این سال شش پادشاهی دیگر را شکست داده و نخستین دولت متحد چینی را پایه گذاشت. چین شی هوانگ امپراتور این حکومت خود را «نخستین امپراتور» نامید و اصلاحاتی را در سراسر چین به عمل آورد. اوزبان چینی، واحدهای اندازه‌گیری، طول چرخ‌های ارابه‌ها، و واحد پول را در سراسر کشور همسان کرد و ساخت دیوار بزرگ چین را آغاز کرد. اما قانون‌گرایی افراطی و حکومت استبدادی او موجب شد تا شورش‌های گسترده‌ای علیه آن صورت گرفته و حکومت چین شی هوانگ تی با مرگ او از هم بپاشد. با اینکه حکومت این امپراتور تنها ۱۵ سال طول کشید اما نام سرزمین چین از نام این دودمان گرفته شده‌است.

با مرگ چین شی هوانگ در سال ۲۰۶ قبل از میلاد دودمان هان به قدرت رسید و تا سال ۲۲۰ میلادی بر چین حکومت کرد. این دودمان هویت فرهنگی جدیدی را ایجاد کرد که تا به امروز دوام آورده و مردم چین خود را از قوم هان می‌نامند. قلمرو این امپراتوری با لشگرکشی‌های متعدد بهکره، ویتنام، مغولستان و آسیای میانه گسترش زیادی پیدا کرد و راه ابریشم نیز در آسیای میانه با کمک این سلسله پادشاهی احداث شد و مکتب فلسفی کنفوسیوس به عنوان ایدئولوژی رسمی دولت انتخاب شد. چین تحت تسلط امپراتوری هان به بزرگترین اقتصاد دنیا تبدیل شده بود.

با فروپاشی دولت هان دوران دیگری از جنگ‌های داخلی آغاز شده و چین به سه پادشاهی تقسیم شد. دولت سوی در سال ۵۸۱ میلادی چین را متحد کرد اما با شکست از امپراتوری گوگوریو در جنگ‌های بین سال‌های ۵۹۸ تا ۶۱۴ قدرت آن رو به کاهش نهاد. آنگاه دودمان‌های تانگ و سونگبه قدرت رسیدند و عصر طلایی فناوری و فرهنگ در چین فرا رسید. شورش آن شی در قرن هشتم میلادی کشور را به نابودی سوق داده و حکومت تانگ را تضعیف کرد. دودمان سونگ نخستین دولت دنیا بود که پول کاغذی منتشر کرده و نیروی دریایی دائمی تشکیل داد. در قرن‌های دهم و یازدهم میلادی جمعیت چین دو برابر شده و به ۱۰۰ میلیون نفر رسید و این افزایش جمعیت بیشتر به دلیل گشترش کشت برنج به نقاط جنوبی و مرکزی چین و تولید محصولات غذایی فراوان بود. هنر و فلسفه نیز در دوران سونگ شکوفا شد و شیوه‌های نقاشی منظره و چهره‌نگاری به اوج کمال و پیچیدگی رسید. در این دودمان مکتب کنفوسیوس دوباره مورد توجه قرار گرفت و این پاسخی به رشد مذهب بودایی در دوران تانگ بود.

در قرن سیزدهم میلادی چین به تدریج به تصرف امپراتوری مغول درآمد. قوبلای قاآن امپراتور مغول در سال ۱۲۷۱ دودمان یوان را بنیان نهاد و هشت سال بعد سونگ را منقرض کرد. نیمی از جمعیت چین در یورش مغولان نابود شدند. جمعیت چین پیش از حملهٔ مغول به ۱۲۰ میلیون نفر رسیده بود اما بیست سال بعد به ۶۰ میلیون نفر کاهش یافته بود. دهقانی به نام جو یونجانگ در سال ۱۳۶۸ امپراتوری مغولان را برانداخته و سلسله مینگ را بنیان نهاد. به این ترتیب عصر طلایی دیگری برای چین فرا رسید. چین تحت رهبری دودمان مینگ صاحب یکی از نیرومندترین نیروهای دریایی دنیا شد. اقتصاد کشور غنی و متمول شد و فرهنگ و هنر نیز شکوفا شدند. در همین دوران ژانگ هی سفرهای اکتشافی را به اقصی نقاط دنیا انجام داد و به آفریقا هم رسید. در دوران حکومت مینگ پایتخت چین نیز از نانجینگ به پکن منتقل شدو فیلسوفانی چون وانگ یانمینگ مکتب نوکنفوسیوسی را با ادغام مفاهیم فردگرایانه و اخلاق فطری در تعالیم کنفوسیوس گسترش دادند.

در سال ۱۶۴۴ میلادی پکن به تصرف نیروهای شورشی به رهبری لی جیچنگ درآمد و آخرین امپراتور مینگ خودکشی کرد. سپس دودمان منچو‌تبار چینگ با وو سانگوی از فرماندهان سپاه مینگ متحد شده و حکومت لی را سرنگون کرد. آنها سپس به پکن یورش برده و آن را پایتخت جدید سلسله چینگ کردند.

دودمان چینگ آخرین حکومت پادشاهی این کشور بود و تا سال ۱۹۱۲ بر چین حکومت کرد. در قرن نوزدهم چینی‌ها با استعمار اروپا درگیری شدند و در جنگ اول تریاک (۴۲-‍۱۸۳۹) و جنگ دوم تریاک(۶۰-۱۸۵۶) در مقابل فرانسه و بریتانیا ایستادند. چینی‌ها در این جنگ شکست خورده و مجبور به امضای معاهده‌ای نابرابر شدند که آنها را ناچار به پرداخت غرامت می‌کرد، قلمروهایی را از محدودهٔ حکومت چین خارج کرده و به خارجی‌ها واگذار می‌کرد و هنگ کنگ را به انگلیسی‌ها واگذار می‌کرد. در سال‌های ۵-۱۸۹۴ جنگ اول چین و ژاپن نیز به شکست چینی‌ها منجر شد. به این ترتیب شبه‌جزیره کره از حوزه نفوذ چینگ خارج شده و تایوان نیز به ژاپن واگذار شد.

دودمان چینگ با ناآرامی‌های داخلی نیز روبرو شد که میلیون‌ها نفر در جریان آن کشته شدند. شورش ناکام تایپینگ یکی از مهمترین این شورش‌ها بود که در دهه‌های ۱۸۵۰ و ۶۰ ویرانی‌های بسیار در جنوب چین به بار آورد. قرن نوزدهم شاهد آوارگی بزرگی و مهاجرت‌های گسترده چینی‌ها بود. قحطی بزرگ شمال چین بین سال‌های ۱۷۹-۱۸۷۶ جان ۹ تا ۱۳ میلیون نفر را گرفت. در سال ۱۸۹۸ امپراتور گوانگسو فرمان برقراری حکومت مشروطه را صدار کرد و اما امپراتریس دواگر سیسی ملکهٔ بانفوذ چین جلوی اجرای آن را گرفت. شورش ضدغربی و بدفرجام مشت‌زن‌ها در سال‌های ۱۹۰۱-۱۸۹۹ نیز کشور را بیشتر به کام هرج‌ومرج فرو برود. امپراتریس سیسی تلاش کرد با یک برنامه اصلاحی بلندپروازانه حکومت چینگ را حفظ کند اما انقلاب شین‌های در سال‌های ۱۲-۱۹۱۱ به عمر حکومت سلسله چینگ خاتمه داد و نخستین حکومت جمهوری را در این کشور برقرار کرد.

جمهوری چین

سون یات سن «پدر چین مدرن» سیاست‌مدار و رهبرانقلابی چین در براندازی دودمان چینگ در انقلاب سال ۱۹۱۱ بود. در اوایل سال ۱۹۱۱ نیروهای انقلابی به رهبری سون یات سن بر امپراتوری منچوپیروز شدند. وقتی جمهوری چین در سال ۱۹۱۲ تأسیس شد سون یات سن اولین رئیس جمهور چین شد. او کومینتانگ (حزب ملی) را تأسیس کرد و تا سال ۱۹۲۱ رهبر این حزب بود. سون یات سن در سال ۱۹۲۱ در گذشت.

در سال ۱۹۱۵ ریاست‌جمهوری به یوان شیکای از فرماندهان سابق ارتش چینگ رسید. وی خود را امپراتور چین خواند اما با طغیان عمومی و مخالفت ارتش خودش روبرو شد. شیکای خیلی زود ناچار به استعفا شده و نظام جمهوری دوباره برقرار شد. با مرگ شیکای در سال ۱۹۱۶ وضعیت کشور بسیار به‌هم‌ریخته بود. دولت مستقر در پکن از نظٰر بین‌المللی دولت چین محسوب می‌شد اما تقریباً هیچ‌کاره بود و بیشتر کشور تحت حکومت جنگ‌سالاران مختلف بود. در اواخر دهه ۱۹۲۰ کومین‌تانگ به رهبری چیانگ کای شک با تلفیقی از عملیات‌های نظامی و مانورهای سیاسی زیرکانه کشور را دوباره متحد کرده و تحت تسلط خود درآورد. کومین‌تانگ پایتخت کشور را به نانجینگ منتقل کرده و اعلام «قیمومیت سیاسی» کرد. این اصطلاح به یک دوره انتقالی برای توسعه سیاسی گفته می‌شد که در برنامهٔ سون یات سن برای تبدیل چین به یک دولت دمکراتیک مدرن مطرح شده بود.

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 8
  • کل نظرات : 1
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 18
  • آی پی دیروز : 7
  • بازدید امروز : 21
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 21
  • بازدید ماه : 23
  • بازدید سال : 23
  • بازدید کلی : 343